مقدمه
در دنیای امروز، آموزش به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه فردی و اجتماعی، نقش بیبدیلی در پیشرفت جوامع
ایفا میکند. آموزشگاههای آزاد نیز به عنوان بخشی مهم از نظام آموزشی، مسئولیت تربیت نیروی کار ماهر و توانمند را بر
عهده دارند. با این حال، تنوع و تعداد زیاد این مراکز، همراه با تفاوت در کیفیت خدمات آموزشی، چالشهایی را برای
متقاضیان، سازمانهای نظارتی و حتی خود آموزشگاهها ایجاد کرده است. در این راستا، رتبهبندی آموزشگاههای آزاد به
عنوان یک ابزار کارآمد، میتواند به ایجاد شفافیت، بهبود کیفیت و افزایش اعتماد عمومی کمک کند .
رتبه بندی آموزشگاه ها نه تنها به متقاضیان دورههای آموزشی کمک میکند تا انتخاب آگاهانه تری داشته باشند، بلکه به
سازمانهای بالادستی مانند سازمان آموزش فنی و حرفهای این امکان را میدهد تا با استفاده از دادههای دقیق و
استانداردشده، سیاست گذاریهای آموزشی را به صورت هدفمند و کارآمد انجام دهند. این فرآیند میتواند به بهبود تعامالت
درونسازمانی و برونسازمانی برای آموزش فنی و حرفهای منجر شود. از یک سو، رتبهبندی به سازمان کمک میکند تا
عملکرد آموزشگاه ها را به صورت سیستماتیک رصد کرده و نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی کند. از سوی دیگر، این
فرآیند میتواند به افزایش تعامل با ذینفعان خارجی مانند کارفرمایان، صنایع، سایر نهادهای مرتبط و حتی نهادهای
بین المللی منجر شده و زمینه ساز ایجاد یک اکوسیستم آموزشی پویا و کارآمد شود.

جایگاه رتبه بندی در نظام آموزشی
جایگاه رتبه بندی در نظام آموزشی را میتوان در چند بعد کلیدی بررسی کرد :
.1 ارتقای کیفیت آموزش : رتبه بندی آموزشگاهها به ایجاد رقابت سالم و بهبود مستمر کیفیت خدمات آموزشی
کمک میکند.
.2 شفاف سازی و اعتمادسازی : این فرآیند به متقاضیان و جامعه اطمینان میدهد که آموزشگاه های برتر بر اساس
معیارهای مشخص و عینی شناسایی شدهاند.
.3 تسهیل سیاستگذاری آموزشی : سازمان آموزش فنی و حرفهای میتواند از دادههای رتبه بندی برای طراحی برنامه های آموزشی، تخصیص منابع و نظارت بر عملکرد آموزشگاه ها استفاده کند.
.4 تقویت تعاملات برون سازمانی : رتبه بندی میتواند به ایجاد ارتباطات قوی تر بین آموزشگاه ها، صنایع و نهادهای بین المللی منجر شود و فرصتهای همکاری را افزایش دهد.
مزایای رتبه بندی برای ذینفعان
بدیهی است هرگاه صحبت از مزیت میشود، گروه هایی باید وجود داشته باشند که از آن مزیت برخوردار شوند. اجازه دهید فهرست وار مزایای رتبه بندی را برای ذینفعان مرور کنیم .
.1 مصرف کنندگان یا متقاضیان دوره های آموزشی
o شفافیت و اعتماد : رتبه بندی به متقاضیان کمک میکند تا آموزشگاه های معتبر و باکیفیت را شناسایی کنند و انتخاب آگاهانه تری داشته باشند.
o کاهش ریسک انتخاب نامناسب : با دسترسی به اطلاعات رتبه بندی، متقاضیان میتوانند از انتخاب آموزشگاه های ضعیف یا غیرحرفه ای اجتناب کنند.
o ارزیابی کیفیت خدمات : رتبه بندی معیاری برای سنجش کیفیت آموزش، اساتید، امکانات و خدمات ارائه شده توسط آموزشگاه ها است.
o افزایش اعتبار مدرک یا گواهینامه : مدارک اخذ شده از آموزشگاههای دارای رتبه بالا، شانس بیشتری برای استخدام در شرکتها و سازمانها دارند .
.2 مراکز بالادستی مانند سازمان آموزش فنی و حرفه ای
o نظارت، مدیریت و سیاست گذاری بهتر : رتبه بندی به سازمان های بالادستی کمک میکند تا عملکرد آموزشگاهها را رصد کرده و سیاست های آموزشی را بر اساس داده های واقعی تنظیم کنند.
o استانداردسازی : کمک به تعیین و اجرای استانداردهای آموزشی.
o تخصیص منابع بهینه : با شناسایی آموزشگاههای برتر، سازمانها میتوانند منابع مالی و حمایت های خود را به صورت هدفمند تخصیص دهند .
o تشویق بهبود کیفیت : از طریق ارائه مشوقها و تسهیلات به آموزشگاه های با رتبه بالا و با ارائه راهکارهای موثر و حمایت از آموزشگاههای اسیب پذیر.
o کاهش تخلفات : با نظارت بر رتبه بندی، سازمانها میتوانند آموزشگاههای متخلف یا غیراستاندارد را شناسایی و با آنها برخورد کنند.
.3 آموزشگاهها و مراکز آموزشی
o شناسایی نقاط قوت و ضعف : رتبه بندی به آموزشگاهها کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و برای بهبود عملکرد خود برنامه ریزی کنند.
o افزایش انگیزه برای بهبود کیفیت : آموزشگاه ها برای کسب رتبه های بالاتر، انگیزه بیشتری برای ارتقای کیفیت آموزش، جذب اساتید مجرب و بهبود امکانات خواهند داشت.
o جذب بیشتر متقاضی و افزایش درآمد : آموزشگاه هایی که رتبه های بالاتری کسب میکنند، احتمالا متقاضیان بیشتری جذب خواهند کرد .
– رقابت سالم و بهبود مستمر : رتبه بندی باعث ایجاد رقابت سالم بین آموزشگاه ها میشود و آنها را به سمت بهبود مستمر سوق میدهد.
.4 مربیان و مدرسان
– شرایط بهتر کاری : آموزشگاههای با رتبهبندی باالتر، معمولا به دنبال حفظ کیفیت بالاتر هستند که این میتواند به شرایط بهتر کاری برای مربیان منجر شود.
– به روزرسانی دانش و مهارت : مربیان برای کسب رتبه بهتر، دانش و مهارت خود را بهروز کرده و در دوره های بازآموزی شرکت میکنند .
.5 کارفرمایان و صنایع
– دسترسی به نیروی کار ماهرتر : کارفرمایان میتوانند از نیروی کار آموزشدیده بر اساس استانداردهای بالاتر بهره مند شوند.
– کاهش هزینه های آموزش مجدد : کیفیت بهتر آموزش های اولیه، هزینه های آموزش مجدد کارکنان را کاهش میدهد.
-همکاری با آموزشگاه ها : کارفرمایان میتوانند با آموزشگاه های برتر همکاری کرده و در توسعه
مهارت های فنی و حرفهای سرمایه گذاری کنند.
.6 دیگر بخش های جامعه
– مراکز آموزش عالی و دانشگاه ها : با اعتماد به آموزشگاه های برتر، میتوانند کمبود مهارت دانشجویان را جبران کنند.
-سازمان های غیردولتی، NGOها و نهادهای حمایتی : میتوانند از رتبه بندی برای ارتقای فرهنگ کیفیت در آموزش استفاده کنند.
معایب رتبه بندی و متضررین آن
با وجود مزایای فراوان، رتبه بندی آموزشگاههای آزاد در عمل ممکن است با چالشهایی مواجه شود. به نظر میرسد
ساختار فعلی رتبه بندی، بیشتر تکلیف محور است تا کارکردمحور. این نگرش باعث میشود که فلسفه وجودی رتبه بندی به انجام یک تکلیف محدود شود، بدون آنکه مسئولیت نتایج آن به طور کامل پذیرفته شود. این دیدگاه معایبی دارد که میتواند گروههای مختلفی را متضرر کند.
.1 ارزیابی نادرست آموزشگاه ها
با عدم توزیع امتیازات بر اساس اهداف واقعی رتبهبندی، پارامترهای کماثر وزن بیشتری پیدا کرده و در نهایت منجر به ارزیابی نادرست از آموزشگاهها میشوند. این مسئله باعث میشود که بسیاری از مزایای رتبه بندی برای ذینفعان مختلف از جمله متقاضیان، سازمانها، آموزشگاهها و سایرین عمالً از بین برود.
.2 عدم تحقق مزایای مورد انتظار
همانطور که در سال 1394 مشاهده شد، تقریباً %90 از مزایای مورد انتظار رتبه بندی به ذینفعان نرسید. این مسئله نشان میدهد که طراحی و اجرای رتبه بندی باید به صورت کارکردمحور و با توجه به نتایج واقعی انجام شود.
.3 عدم انعطاف پذیری و کاهش خلاقیت و نوآوری
رویکرد تکلیف محور ممکن است نتواند به تغییرات سریع در محیط کار یا نیازهای جدید پاسخ دهد. افراد نیز فقط بر انجام وظایف تعیینشده متمرکز شوند و انگیزهای برای ارائه راه حل های خلاقانه یا بهبود فرآیندها نداشته باشند .
.4 عدم توجه به عملکرد واقعی
وزن زیاد به پارامترهای کماثر عمالً باعث میشود افراد فقط بر انجام وظایف خاصی متمرکز شوند، بدون اینکه به بازخورد کار خود توجه کنند. به عبارت دیگر، سازمان به سمت یک بروکراسی بزرگ و اثربخشی کوچک حرکت میکند و مصداق این ضرب المثل خواهد شد : «مقدمات هفت دست و شام و ناهار هیچ «.
.5 احتمال افزایش رانت و سوءاستفاده بدیهی است با طراحی نادرست رتبهبندی، بسیاری از افراد به دنبال حداکثر کردن بازده خود با صرف حداقل منابع برای رسیدن به سطح قابل قبول از امتیازات هستند. بنابراین، افراد سعی خواهند نمود حداقل وظایف تعیین شده را بدون توجه به کیفیت کار برای رسیدن به امتیازات الزم انجام دهند. این موضوع میتواند زمینه ساز رانت و سوءاستفاده شود. مدرک فروشی، خرید افتخارات بیاثر و تخصیص نادرست منابع موسسات از جمله پیامدهای ثانویه این رویکرد خواهند بود.
.6 کاهش انگیزه موسسان و مربیان و حتی افزایش نارضایتی از عملکرد سازمان ممکن است معیارهای ارزیابی به اندازه کافی شفاف یا حتی در دسترس نباشند و افراد ندانند که چگونه میتوانند عملکرد خود را بهبود بخشند. یا حتی بهبود آموزش خود را دور از دسترس بیابند. از طرفی، چون عموماً آموزشگاهها )به خصوص آموزشگاه های قویتر( از نظر فنی دارای تخصص بالاتر در یک حوزه خاص از سیستم بروکراسی سازمان دارند و نتایج سیاست گذاری های سازمان را به صورت میدانی میتوانند رصد کنند، احتمال دارد مشروعیت سازمان از نظر سیاست گذاری صحیح در اذهان موسسین و مربیان زیر سؤال برود.
در ادامه میتوان تعداد زیادی از مشکلات را لیست کرد، مانند : عدم ارزیابی مستمر و بازخورد مداوم، عدم تطابق با اهداف بلندمدت سازمان، عدم ایجاد مکانیزم های نظارتی قوی، عدم تغییر نگرش مربیان، موسسان و کارمندان، و قسعلیهذا که در گذشته شاهد آن بوده ایم.
متأسفانه در طراحی رتبه بندی جدید، تقریباً به باور اکثر موسسین آموزشگاه های آزاد و مربیان و حتی برخی مدیران نتایجی بهتر از گذشته حاصل نخواهد شد. ضمن اینکه شرایط امروز فضای آموزش جامعه از نظر امنیت شغلی،
آشفتگی بازار، نگرش نسل Z ، انتظارات متقاضیان و صد البته شرایط اقتصادی به هیچ وجه با آن زمان قابل مقایسه نیست.
نتیجه گیری
رتبه بندی آموزشگاه های آزاد در صورت پیاده سازی منطقی و واقع گرایانه و انتخاب درست شاخص های اندازه
گیری پارمترهای موثر میتواند به ایجاد یک اکوسیستم آموزشی شفاف، رقابتی و باکیفیت کمک کند. با این حال، برای تحقق کامل مزایای آن برای ذینفعان، الزم است ساختار رتبهبندی به صورت کارکردمحور طراحی و اجرا شود. در غیر این صورت، ممکن است رتبه بندی منجر به کاهش انعطاف پذیری، خلاقیت و عملکرد واقعی شود و احتمال سوءاستفاده و عدم شفافیت را افزایش دهد. در نهایت، بسیاری از ذینفعان به جای بهره مندی از مزایای رتبه بندی، متضرر خواهند شد. شاید یک راه حل، بازنگری در سیستم امتیازدهی )وزن امتیازات( و استفاده از یک سیستم اتوماتیک برای ارزیابی از طریق پرتال سازمان باشد.
معایب رتبه بندی و متضررین آن
با وجود مزایای فراوان، رتبه بندی آموزشگاههای آزاد در عمل ممکن است با چالشهایی مواجه شود. به نظر میرسد
ساختار فعلی رتبه بندی، بیشتر تکلیف محور است تا کارکردمحور. این نگرش باعث میشود که فلسفه وجودی رتبه بندی به انجام یک تکلیف محدود شود، بدون آنکه مسئولیت نتایج آن به طور کامل پذیرفته شود. این دیدگاه معایبی دارد که میتواند گروههای مختلفی را متضرر کند.
.1 ارزیابی نادرست آموزشگاه ها
با عدم توزیع امتیازات بر اساس اهداف واقعی رتبهبندی، پارامترهای کماثر وزن بیشتری پیدا کرده و در نهایت منجر به ارزیابی نادرست از آموزشگاهها میشوند. این مسئله باعث میشود که بسیاری از مزایای رتبه بندی برای ذینفعان مختلف از جمله متقاضیان، سازمانها، آموزشگاهها و سایرین عمالً از بین برود.
.2 عدم تحقق مزایای مورد انتظار
همانطور که در سال 1394 مشاهده شد، تقریباً %90 از مزایای مورد انتظار رتبه بندی به ذینفعان نرسید. این مسئله نشان میدهد که طراحی و اجرای رتبه بندی باید به صورت کارکردمحور و با توجه به نتایج واقعی انجام شود.
.3 عدم انعطاف پذیری و کاهش خلاقیت و نوآوری
رویکرد تکلیف محور ممکن است نتواند به تغییرات سریع در محیط کار یا نیازهای جدید پاسخ دهد. افراد نیز فقط بر انجام وظایف تعیینشده متمرکز شوند و انگیزهای برای ارائه راه حل های خلاقانه یا بهبود فرآیندها نداشته باشند .
.4 عدم توجه به عملکرد واقعی
وزن زیاد به پارامترهای کماثر عمالً باعث میشود افراد فقط بر انجام وظایف خاصی متمرکز شوند، بدون اینکه به بازخورد کار خود توجه کنند. به عبارت دیگر، سازمان به سمت یک بروکراسی بزرگ و اثربخشی کوچک حرکت میکند و مصداق این ضرب المثل خواهد شد : «مقدمات هفت دست و شام و ناهار هیچ «.
.5 احتمال افزایش رانت و سوءاستفاده بدیهی است با طراحی نادرست رتبهبندی، بسیاری از افراد به دنبال حداکثر کردن بازده خود با صرف حداقل منابع برای رسیدن به سطح قابل قبول از امتیازات هستند. بنابراین، افراد سعی خواهند نمود حداقل وظایف تعیین شده را بدون توجه به کیفیت کار برای رسیدن به امتیازات الزم انجام دهند. این موضوع میتواند زمینه ساز رانت و سوءاستفاده شود. مدرک فروشی، خرید افتخارات بیاثر و تخصیص نادرست منابع موسسات از جمله پیامدهای ثانویه این رویکرد خواهند بود.
.6 کاهش انگیزه موسسان و مربیان و حتی افزایش نارضایتی از عملکرد سازمان ممکن است معیارهای ارزیابی به اندازه کافی شفاف یا حتی در دسترس نباشند و افراد ندانند که چگونه میتوانند عملکرد خود را بهبود بخشند. یا حتی بهبود آموزش خود را دور از دسترس بیابند. از طرفی، چون عموماً آموزشگاهها )به خصوص آموزشگاه های قویتر( از نظر فنی دارای تخصص بالاتر در یک حوزه خاص از سیستم بروکراسی سازمان دارند و نتایج سیاست گذاری های سازمان را به صورت میدانی میتوانند رصد کنند، احتمال دارد مشروعیت سازمان از نظر سیاست گذاری صحیح در اذهان موسسین و مربیان زیر سؤال برود.
در ادامه میتوان تعداد زیادی از مشکلات را لیست کرد، مانند : عدم ارزیابی مستمر و بازخورد مداوم، عدم تطابق با اهداف بلندمدت سازمان، عدم ایجاد مکانیزم های نظارتی قوی، عدم تغییر نگرش مربیان، موسسان و کارمندان، و قسعلیهذا که در گذشته شاهد آن بوده ایم.
متأسفانه در طراحی رتبه بندی جدید، تقریباً به باور اکثر موسسین آموزشگاه های آزاد و مربیان و حتی برخی مدیران نتایجی بهتر از گذشته حاصل نخواهد شد. ضمن اینکه شرایط امروز فضای آموزش جامعه از نظر امنیت شغلی،
آشفتگی بازار، نگرش نسل Z ، انتظارات متقاضیان و صد البته شرایط اقتصادی به هیچ وجه با آن زمان قابل مقایسه نیست.
نتیجه گیری
رتبه بندی آموزشگاه های آزاد در صورت پیاده سازی منطقی و واقع گرایانه و انتخاب درست شاخص های اندازه
گیری پارمترهای موثر میتواند به ایجاد یک اکوسیستم آموزشی شفاف، رقابتی و باکیفیت کمک کند. با این حال، برای تحقق کامل مزایای آن برای ذینفعان، الزم است ساختار رتبهبندی به صورت کارکردمحور طراحی و اجرا شود. در غیر این صورت، ممکن است رتبه بندی منجر به کاهش انعطاف پذیری، خلاقیت و عملکرد واقعی شود و احتمال سوءاستفاده و عدم شفافیت را افزایش دهد. در نهایت، بسیاری از ذینفعان به جای بهره مندی از مزایای رتبه بندی، متضرر خواهند شد. شاید یک راه حل، بازنگری در سیستم امتیازدهی )وزن امتیازات( و استفاده از یک سیستم اتوماتیک برای ارزیابی از طریق پرتال سازمان باشد
سخن آخر
اگرچه معموالً در مقاالت پس از نتیجهگیری به موضوع جدیدی پرداخته نمیشود، اما بررسی آخرین ورژن امتیازدهی به عنوان ارزیابی از واقعیت موجود رتبهبندی آموزشگاهها میتواند به نتایج عملی در این بحث منجر شود. در اینجا به آخرین متدولوژی رتبهبندی آموزشگاهها اشاره میکنیم که بر اساس چهار شاخص اصلی انجام میشود :
• الف( موسس با حداکثر ۵1۵ امتیاز )1۲% وزن(،
• ب( آموزشگاه با حداکثر ۷40 امتیاز )1۷% وزن(،
• ج( مربیان با حداکثر ۲۷۲0 امتیاز )۶3% وزن(،
• د( موارد تکمیلی و سختافزاری با حداکثر 3۶0 امتیاز )۸% وزن( .
مجموع حداکثر امتیازات ممکن 433۵ است. در نگاه اول، این رتبه بندی منطقی به نظر میرسد. اما هنگامی که این
امتیازدهی با وظایف ذاتی آموزشگاهها مقایسه میشود، متوجه میشویم که تقریبا ً حتی ۸0 درصد آموزشگاههای با سابقه بیش از 10 سال نیز بر اساس این سیستم رتبهبندی کمتر از ۵0 درصد حداکثر امتیازات ممکن را بدست می آورند یعنی از پنج رتبه ممکن، در بهترین حالت رتبه چهارم را کسب میکنند. این در حالی است که بسیاری از این آموزشگاهها در بازار پررقابت کنونی، دارای متقاضیان مشتاق، کارآموزان راضی و خروجی های ماهر و قابل قبول هستند.
پرسش اصلی اینجاست : کدام ارزیابی معتبرتر است؟ قضاوت بازار تقاضا یا ارزیابی رتبه بندی سازمانی؟
برای مثال، در این سیستم رتبهبندی، یک موسس با مدرک کارشناسی مرتبط، 1۵ سال سابقه تأسیس آموزشگاه، ۵ سال
سابقه فعالیت صنفی، مشارکت در طراحی و بازنگری استانداردهای کارآموزی و مربیگری، شرکت منظم در دوره های بازآموزی 10 ساعته، طراحی سوالات و پروژه های آزمون عملی، آزمونگری و حتی ارائه مکان آزمون به سازمان آموزش فنی و حرفه ای در بهترین حالت به
صورت میانگین تنها 1۵0 امتیاز )حدود 30 درصد امتیاز ممکن( کسب میکند. وضعیت عموم مربیان نیز بهتر از این نیست. مثالً میزان قبولی کارآموزان مربیان یا ارزیابی کارکرد یا خروجی واقع ی انها از فیلتر آزمون، حداکثر ۲0 امتیاز یا کمتر از 1 درصد امتیاز کل قابل حصول مربیان را شامل میشود.
در دنیای واقعی، مربیان حرفه های فنی و حرفه ای معمولا توانمندیهایی معادل سرآمدان صنعت خود دارند. همه ما صاحبان مشاغلی را در اطراف خود میشناسیم که مشهور به تبحر و یا به اصطلاح عموم در کار خود حرفه ای هستند. ولی انتظار داریم چند درصد بهترین آرایشگران دارای مدرک دکتری، سرآشپزها دارای مقاالت علمی در مجالت معتبر و صافکاران خودرو، مؤلف کتابهای مکانیک باشندیکی دیگر از مشکالت رتبهبندی کنونی این است که نه تنها شاخص های بازدهی آموزشی افراد بسیار کم وزن است، که سایر شاخص های ارزیابی نیروی انسانی وظیفه محور نیز نمیباشند. مثالً افرادی که ۸0 درصد وظیفه شان تدریس است، با معیارهای کسانی ارزیابی میشوند که ۸0 درص د وظیفه شان تحقیق است. در حقیقت بدون در نظر گرفتن کارکرد افراد، این شاخص ها تعیین شده و به نظر میرسد این رویه ها بیشتر ناشی از فشار سیستم رتبه بندی فعلی است که بر معیارهای خاصی مانند انتشار مقاالت علمی، تألیف کتاب و پژوهش تأکید میکند، در حالی که این معیارها لزوماً بازتاب دهنده کیفیت واقعی آموزش یا پیشرفت و رضایت کارآموزان نیستند. در واقع، این سیستم به جای تشویق بهبود کیفیت آموزشی، منجر به رفتارهای صوری و غیرواقعی شده که هدف اصلی آموزش را تحت الشعاع قرار داده است.
رشد سرسام آور سمینارهای یک روزه با محتوای آموزشی محدود همراه با صدور مدارک با ساعتهای بسیار بیشتر از آموزش ارائه شده، نشاندهنده تالش مربیان و موسسان برای کسب حداقل امتیاز قابل حصول در این ساختار رتبه بندی بوده و در حقیقت ناشی از سیگنال غلطی است که شاخص های رتبه بندی سالهای گذشته به افراد داده است.

حتی از منظر آماری نیز شاخص ها منجر به امتیازاتی میشوند که از یک تابع نرمال پیروی نمیکنند. توزیع آماری امتیازهای این رتبه بندی باعث شده است که امتیاز 90 درصد آموزشگاه ها در سمت چپ میانگین امتیاز مورد انتظار قرار بگیرند. یعنی انتظاری به دور از واقعیت. منطقیتر این بود که رتبهبندی به گونه ای طراحی میشد که خروجی آن به توزیع نرمال نزدیک باشد. سپس برای آموزشگاه هایی که بالاتر از میانگین قرار میگرفتند، سیاست های تشویقی، برای آنهایی که پایین تر از میانگین بودند، سیاست های حمایتی، و برای آموزشگاه های بسیار ضعیف )پایین تر از میانگین منهای دو انحراف معیار(،
سیاست های تنبیهی در نظر گرفته میشد تا گام به گام در مراحل بعد میانگین امتیاز رشد پیدا کرده و عمالً تابع نرمال امتیازات به سمت راست حرکت کند. اما در حال حاضر، توزیع امتیازات آموزشگاه ها برای هیچ یک از ذینفعان، یعنی نه برای مصرف کنندگان، نه برای مربیان و آموزشگاهها، و نه برای سیاستگذاران سازمان و کارفرمایان، تحلیلی منطبق با واقعیت ارائه نمیدهد .
مشکل دیگر در اجرای این رتبه بندی این است که تقریباً تمامی امتیازات بر اساس خوداظهاری و راستی آزمایی انسانی بنا شده است، در حالی که با وجود ظرفیت پورتال، بخش اعظم این امتیازات میتواند به صورت خودکار و البته بهروز انجام شود. استفاده از یک برنامه هوشمند و نه حتی هوش مصنوعی نیز میتواند پروسه رتبهبندی را از یک تکلیف سالیانه که در 10 سال گذشته دو بار به صورت جدی دنبال شد، به یک فرآیند مستمر و پویا تبدیل کند