تشکلهای صنفی بهعنوان یکی از نهادهای اجتماعی و مدنی، نقش اساسی در توسعه و تقویت وفاق ملی دارند. این تشکلها از طریق ایجاد بسترهای لازم برای همکاری و تعامل میان اعضای صنفهای مختلف، دولت و جامعه، میتوانند به ایجاد همبستگی و رفع تضادهای اجتماعی و اقتصادی کمک کنند. در این مقاله، به نقش تشکلهای صنفی در ایجاد وفاق ملی پرداخته شده است. ابتدا به معرفی و تعریف تشکلهای صنفی و سپس به تاریخچه این تشکلها در ایران و بررسی اسناد و قوانین مرتبط با آن خواهیم پرداخت. همچنین به بررسی چگونگی شکلگیری کانونها، انجمنهای صنفی کارفرمایی و شوراهای کار مطابق با مواد قانون کار پرداخته و در نهایت نقش تشکلها را در تعامل سهجانبهگرایی میان دولت، کارفرمایان و کارگران و چشمانداز آینده این تعامل با توجه به حضور وزیر پژوهشگر در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بررسی خواهیم کرد.
تعریف و معرفی تشکلهای صنفی
تشکلهای صنفی به گروهها یا نهادهایی اطلاق میشود که از اعضای یک حرفه، صنف یا شغل مشخص تشکیل شده و هدف از ایجاد آنها حمایت از حقوق و منافع حرفهای، اقتصادی و اجتماعی اعضا است. این تشکلها میتوانند بهصورت رسمی یا غیررسمی، ملی یا منطقهای باشند و معمولاً بر اساس قوانین و مقررات خاصی فعالیت میکنند. تشکلهای صنفی شامل انجمنهای صنفی، اتحادیهها و شوراهای صنفی هستند که هر یک نقش مشخصی در حمایت از منافع اعضای خود دارند.
تشکلهای صنفی یکی از ابزارهای اصلی جامعه مدنی در دموکراسیها هستند که از طریق آنها افراد میتوانند خواستهها و نیازهای خود را به دولتها و نهادهای تصمیمگیر منتقل کنند. این تشکلها در نظامهای کارگری و کارفرمایی نیز نقش محوری ایفا میکنند و باعث ایجاد پل ارتباطی میان دولت و بخشهای تولیدی میشوند.
تاریخچه تشکلهای صنفی در ایران
تشکلهای صنفی در ایران دارای سابقهای طولانی هستند. تاریخچه ایجاد این تشکلها به دوران مشروطیت بازمیگردد که نهادهای مدنی برای نخستینبار در ایران شکل گرفتند. با این حال، فعالیتهای تشکلهای صنفی در آن دوران بسیار محدود بود و تنها پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ بود که این تشکلها بهصورت جدیتر وارد عرصه اجتماعی و سیاسی شدند.
در دهههای اخیر، با گسترش فعالیتهای اقتصادی و صنعتی، نیاز به تشکیل نهادهای صنفی بهویژه در بخشهای کارگری و کارفرمایی افزایش یافت. انجمنهای صنفی، اتحادیههای کارگری و کانونهای کارفرمایی بهعنوان نهادهایی مستقل یا تحت نظارت دولت به فعالیت پرداختند و نقش مهمی در تنظیم روابط کار و حفظ حقوق کارگران و کارفرمایان ایفا کردند.
بررسی تشکلهای صنفی در اسناد و قوانین ایران
اسناد و قوانین متعددی در ایران به تبیین نقش و جایگاه تشکلهای صنفی پرداختهاند. از جمله مهمترین قوانین میتوان به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و قانون کار اشاره کرد. اصل ۲۶ قانون اساسی بر حق تشکیل تشکلها تأکید دارد و میگوید: «احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی… آزادند، مشروط بر این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی و موازین اسلامی را نقض نکنند.» این اصل بر آزادی عمل تشکلهای صنفی و نقش آنها در جامعه تأکید دارد.
همچنین، قانون کار ایران مصوب سال ۱۳۶۹ نیز بهطور ویژه به موضوع تشکلهای صنفی پرداخته است. فصل ششم قانون کار به بحث «تشکلهای کارگری و کارفرمایی» اختصاص دارد و در ماده ۱۳۱ این قانون آمده است: «کارگران و کارفرمایان هر حرفه یا صنعت میتوانند با رعایت مقررات این فصل و با کسب مجوز از وزارت کار و امور اجتماعی اقدام به تشکیل انجمنهای صنفی و اتحادیههای صنفی کنند.»
چگونگی شکلگیری کانونها، انجمنهای صنفی کارفرمایی و شوراهای کار
طبق قانون کار، تشکلهای کارگری و کارفرمایی باید بر اساس یک سری اصول و ضوابط خاص تشکیل شوند. انجمنهای صنفی کارفرمایی و کارگری بهمنظور حفظ حقوق و منافع قانونی اعضای خود و همچنین ارائه نظرات مشورتی به دولت در حوزههای مربوطه فعالیت میکنند. این تشکلها باید پس از اخذ مجوز از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بهطور رسمی فعالیت کنند.کانونها، انجمنهای صنفی کارفرمایی و شوراهای کار نیز بر اساس ماده ۱۳۱ قانون کار شکل میگیرند. این تشکلها میتوانند در سطوح ملی، استانی یا محلی فعالیت کنند و نمایندگان آنها در جلسات و کمیسیونهای مشورتی دولت حضور یافته و در تصمیمگیریهای کلان اقتصادی و اجتماعی نقش ایفا میکنند.
نقش تشکلهای صنفی در وفاق ملی
تشکلهای صنفی از طریق ایجاد بستری برای همکاری و تعامل بین دولت، کارفرمایان و کارگران، میتوانند نقش اساسی در ایجاد وفاق ملی داشته باشند. این تشکلها میتوانند با مذاکره و گفتوگو، تضادها و اختلافات بین گروههای مختلف را کاهش داده و به ایجاد همبستگی ملی کمک کنند.
یکی از مهمترین نقشهای تشکلهای صنفی در این زمینه، ایجاد تعامل سهجانبهگرایی میان دولت، کارفرمایان و کارگران است. این تعامل بهمعنای مشارکت فعال هر سه گروه در تصمیمگیریهای مرتبط با اقتصاد، تولید و مسائل اجتماعی است. دولت بهعنوان یک نهاد حاکمیتی، با حمایت و نظارت بر تشکلها و توجه به نظرات آنها میتواند سیاستهای کارآمدتری برای بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه اعمال کند.
از طرفی، کارفرمایان نیز با همکاری و تعامل با تشکلهای کارگری میتوانند در توسعه پایدار و افزایش بهرهوری نقش داشته باشند. تشکلهای کارگری نیز با پیگیری حقوق و منافع اعضای خود و همکاری با دولت و کارفرمایان میتوانند به بهبود شرایط کار و زندگی کارگران کمک کنند و از بروز اختلافات و نارضایتیهای اجتماعی جلوگیری کنند.
چشمانداز آینده با توجه به حضور وزیر پژوهشگر در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
حضور یک وزیر پژوهشگر در رأس وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میتواند تحولی اساسی در رویکرد دولت به مسائل کارگری و کارفرمایی ایجاد کند. انتظار میرود که با توجه به دیدگاههای علمی و پژوهشی وزیر جدید، روند شکلگیری و تقویت تشکلهای صنفی تسریع شود و نقش این تشکلها در تصمیمگیریهای کلان اقتصادی و اجتماعی بیشتر شود.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تکیه بر تحقیقات علمی و پژوهشهای کاربردی میتواند برنامههایی را برای تقویت تعامل سهجانبهگرایی تدوین کند که منجر به افزایش بهرهوری و کاهش نارضایتیهای کارگری و کارفرمایی شود.
نقش تشکلهای صنفی در وفاق ملی در صنوف مختلف
برای بررسی نقش تشکلهای صنفی در وفاق ملی، میتوان این نقش را بهصورت تفصیلیتر در صنوف مختلف بررسی کرد. هر صنف بسته به ویژگیهای خاص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، میتواند تأثیر متفاوتی در روند وفاق ملی و تعامل سهجانبهگرایی داشته باشد. در این بخش، بهصورت تمثیلی به بررسی صنوف کلیدی مانند صنایع تولیدی، خدماتی، آموزشی و پزشکی میپردازیم تا روشن شود که چگونه تشکلهای صنفی در هر یک از این حوزهها میتوانند به وفاق ملی کمک کنند.
۱. صنف صنایع تولیدی
صنایع تولیدی یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور است که شامل طیف وسیعی از تولیدات از جمله خودروسازی، پتروشیمی، نساجی و فولاد میشود. در این حوزه، تشکلهای صنفی نقش حیاتی در کاهش تنشها میان کارگران، کارفرمایان و دولت ایفا میکنند.
برای مثال، در صنعت خودروسازی، تعارضات میان مدیریت کارخانهها و کارگران بهویژه در شرایط بحرانهای اقتصادی و تغییرات نرخ ارز بسیار بالاست. ایجاد انجمنهای صنفی قوی در این حوزه میتواند بهعنوان واسطهای میان کارگران و مدیریت عمل کند و با مذاکره و تعامل، از بروز ناآرامیهای کارگری جلوگیری کند.
تشکلهای صنفی در این صنف میتوانند با حمایت از منافع مشترک کارگران و کارفرمایان به افزایش بهرهوری کارخانهها و افزایش کیفیت محصولات کمک کنند. همچنین، این تشکلها میتوانند در تصمیمگیریهای ملی، مانند سیاستهای صنعتی و تعرفههای گمرکی، نظرات کارشناسی خود را ارائه دهند و در نهایت با تأمین منافع صنفی به تقویت وفاق ملی کمک کنند.
۲. صنف خدماتی
صنوف خدماتی نیز نقش محوری در اقتصاد دارند و شامل بخشهایی مانند حمل و نقل، تجارت، بانکداری و هتلداری میشوند. تشکلهای صنفی در این حوزه بهویژه در زمینه تنظیم روابط کاری، تعیین دستمزدها و حفاظت از حقوق کارگران بسیار فعال هستند.
برای مثال، در صنف حمل و نقل، وجود تشکلهای صنفی قدرتمند میتواند به بهبود شرایط کاری رانندگان و کارمندان مرتبط و جلوگیری از استثمار
آنان کمک کند. این تشکلها میتوانند با مذاکره با نهادهای دولتی و شرکتهای خصوصی، در تعیین تعرفهها و حقوق و دستمزدها نقش داشته باشند و از منافع اعضای خود دفاع کنند.
همچنین، در صنعت هتلداری، انجمنهای صنفی میتوانند به ارتقای کیفیت خدمات هتلها و همزمان به بهبود وضعیت شغلی کارمندان این بخش کمک کنند. بهویژه در شرایط بحرانی مانند شیوع ویروس کرونا، تشکلهای صنفی در صنوف خدماتی میتوانند به دولت و کارفرمایان مشاوره دهند و راهکارهای مناسبی برای حمایت از کارگران و افزایش دوام کسبوکارها پیشنهاد کنند. این تعاملات باعث ایجاد همبستگی و تقویت وفاق ملی در مواقع بحران میشود.
۳. صنف آموزشی
صنف آموزشی، شامل معلمان، اساتید دانشگاه و کارکنان اداری مؤسسات آموزشی، نقش مهمی در توسعه فرهنگی و اجتماعی کشور دارد. در این صنف، تشکلهای صنفی معلمان و کارکنان دانشگاهها همواره بهعنوان یکی از ابزارهای قدرتمند برای حمایت از حقوق معلمان و تأمین نیازهای آموزشی جامعه عمل کردهاند.
تشکلهای صنفی در صنف آموزشی میتوانند به بهبود شرایط کاری معلمان و کارکنان آموزشی کمک کرده و از دولت بخواهند که در تخصیص بودجههای آموزشی و حقوق دستمزدهای مرتبط با این بخش، عدالت را رعایت کند.
برای مثال، انجمنهای صنفی معلمان میتوانند در مواقعی که دولت تصمیم به کاهش بودجههای آموزشی میگیرد، بهعنوان نمایندگان معلمان وارد مذاکره شده و از حقوق و منافع این قشر دفاع کنند. این تشکلها با ارتقای سطح آگاهی عمومی و همکاری با نهادهای دولتی و غیردولتی میتوانند به بهبود کیفیت آموزشی و ارتقای سطح فرهنگی جامعه کمک کنند که در نهایت موجب تقویت وفاق ملی میشود.
۴. صنف پزشکی و بهداشتی
صنف پزشکی و بهداشتی بهعنوان یکی از حیاتیترین بخشهای جامعه، از تشکلهای صنفی بسیار قدرتمندی برخوردار است که نقش کلیدی در حفظ سلامت جامعه و بهبود شرایط کاری پزشکان و کارکنان بهداشتی دارند.

برای مثال، سازمان نظام پزشکی بهعنوان یکی از نهادهای اصلی صنف پزشکی، مسئولیت دفاع از حقوق پزشکان و ارتقای استانداردهای حرفهای را برعهده دارد. این تشکلها میتوانند با همکاری وزارت بهداشت و دولت، در طراحی و اجرای سیاستهای بهداشتی و درمانی نقش مهمی ایفا کنند و با ارائه راهکارهای مناسب به بهبود سیستم بهداشتی کشور کمک کنند.
در شرایط بحرانی مانند پاندمیها، تشکلهای صنفی پزشکی و بهداشتی میتوانند با همکاری نزدیک با دولت و نهادهای بینالمللی، در مدیریت بحران و تأمین نیازهای بهداشتی جامعه نقش محوری ایفا کنند. این تشکلها از طریق تعامل و همکاری، نهتنها به تقویت سلامت عمومی جامعه کمک میکنند، بلکه از تضادهای اجتماعی و اقتصادی مرتبط با بخش بهداشت جلوگیری کرده و به تقویت وفاق ملی کمک میکنند.