مقدمه
نوآوری در طول تاریخ بشر، شیوههای عملکرد اقتصاد را تغییر داده است و در گذشته دورههایی از نوآوریهای بزرگ وجود داشت که به عنوان انقلابهای صنعتی مشخص میشوند: (1) انقلاب صنعتی زمانی آغاز شد که موتور بخار توسط توماس نیوکامن در سال 1712 اختراع شد و در نتیجه در بخشهای مختلف صنعتی (آغاز استفاده از فناوری چاپ تولید انبوه با نیروی بخار) معرفی شد و از سال 1781 به بعد ، « صنعت 1.0 » را به ارمغان آورد و گذار از تولید دستی به ماشینآلات و « از جامعه کشاورزی و فئودالی به فرآیند تولید جدید » آن دوره را مشخص کرد؛ (2) « صنعت 2.0 » بر پایه نیروی برق و خطوط مونتاژ ساخته شده در کارخانهها و بهدنبال انقلاب تکنولوژیکی و گسترش راه آهن و شبکههای تلگراف بود و اختراع موتور احتراق داخلی عصر جدیدی از صنعتی شدن سریع را آغاز کرد و آغاز انقلاب صنعتی دوم به دهههای 1870-1860 برمیگردد و تا اوایل قرن بیستم تا جنگ جهانی اول ادامه داشت؛ (3) نیمه دوم قرن بیستم شاهد شکوفایی فناوریهای کاملاً جدید مرتبط با اینترنت و نوآوریهای همراه با آن بهنام انقلاب دیجیتال بود و آنها روشهای تولید را تغییر دادند و به عنوان « صنعت 3.0» نامگذاری شدند و بزرگترین دستاوردهای این دوره رایانهها و روباتها بودند؛ (4) اصطلاح « صنعت 4.0» توسط مجمع جهانی اقتصاد برای توصیف گرایش به فناوریها و فرآیندها از جمله سیستمهای فیزیکی سایبری، اینترنت اشیا، رایانش ابری، هوش مصنوعی، طراحی محصول تولید شده توسط کامپیوتر، و چاپ سه بعدی بکار گرفته شد و « صنعت 4.0» مجموعهای از تغییرات فناوری در صنعت را در بر میگیرد (تیکونووا و رایتسکاوا، 2023). روند تکاملی انتقلابها در شکل 1 نشان داده شده است.

شکل 1. بازه زمانی و نکات کلیدی انقلابهای صنعتی (سوزا و دیبس، 2024)
در طول تاریخ ، آموزش به کندی تکامل یافته است. با این حال، در عصر صنعت 4.0، پیوند دادن تغییرات آموزشی به انقلابهای اجتماعی و فناوری ضروری است. شکل 2 نشان میدهد که انقلابهای آموزشی، نه از نظر فناوری و نه از لحاظ زمانی، مستقیماً با انقلابهای صنعتی مرتبط نیستند. با این حال، میتوان استدلال کرد که آموزش 4.0 ترکیبی از چهار انقلاب صنعتی است و منعکسکننده دگرگونیها و تأثیر قابل توجهی بر ابزار تولید و روابط اجتماعی است که توسط فناوریهای صنعت 4.0 اعمال میشود و در طول پیشرفت از آموزش 1.0 به آموزش 3.0، تمرکز بر معلم بعنوان منبع اولیه دانش بوده است و آموزش 2.0 ماشین حسابهای الکترونیکی و آموزش از راه دور را معرفی کرد.
در حالیکه آموزش 3.0 بر استفاده از رایانه ، اینترنت ، آموزش آنلاین و روشهای فعال تأکید دارد. آموزش 4.0 منطق غالب را با قرار دادن مخاطب (دانشآموز، فراگیر، کارکنان، …) در مرکز فرآیند یادگیری معکوس میکند که بیشتر بر شایستگیها و استفاده از روشهای فعال با فناوریهای دیجیتال بهعنوان ابزارهای یادگیری و مدیریت آموزشی متمرکز است.

شکل 2. بازه زمانی و نکات کلیدی انقلابهای آموزشی (سوزا و دیبس، 2024)
طرح مساله
آموزش ، فعالیتی است که در طول اعصار ادامه خواهد داشت و همزمان با پیشرفت دوران ، آموزش و پرورش انواع موانع و چالشها را تجربه میکند. یکی از چالشهایی که اکنون آموزش با آن مواجه است ، توانایی سازگاری و توسعه آموزش در عصر انقلاب صنعتی 4.0 است .اصل اساسی صنعت 4.0 یکپارچهسازی ماشینها، گردش کار و سیستمها با استفاده از شبکههای هوشمند در طول زنجیره و فرآیند تولید برای کنترل مستقل یکدیگر است. آموزش در دوران انقلاب صنعتی 4.0 ترکیبی از مردم و فناوری است و انقلاب صنعتی 4.0 از طریق فرآیند دیجیتالی کردن تولید توسط چهار عامل شامل: (1) در دسترس بودن ظرفیت داده ، سیستمهای کامپیوتری و ارتباط ؛ (2) مهارتهای تحلیلی و هوش؛ (3) فرآیند تعامل بین انسان و فناوری؛ و (4) فرآیند انتقال دیجیتالی هدایت میشود (پرستایدی و دیگران، 2020)
انقلاب صنعتی 4.0 نه تنها وجود آموزش مدیریت را متزلزل میکند، بلکه پیشرفت آموزش بهتر در آینده را نیز به چالش میکشد و در انقلاب صنعتی 4.0، مدیران باید آگاه باشند که بتوانند افرادی را تربیت کنند که آمادگی ذهنی برای ایجاد مشاغل دانشمحور و شخصیتمحور دارند ، دارای تفکر انتقادی باشند ، از تخصص جدیدی برخوردار باشند ، و از همه مهم تر نوآور و مبتکر باشند (هیریانتو و دیگران
، 2019).
بنابراین، مساله اصلی در تمامی کشورها آن است که بتوانند نظام آموزشی خود را از سطح سنتی، نظری و صرفاً ایدئولوژیک به سطح عملی، کاربردی و مهارتی مبتنی بر فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی ارتقاء دهند و این مهم نه تنها باید در آموزش و پرورش و آموزش عالی کشورها جاریسازی گردد ، بلکه باید در تمامی سازمانهای دولتی و خصوصی جهت افزایش یادگیری کارکنان نیز میسور گردد وکشورها جهت کسب مزیت رقابتی در سطح بینالمللی باید رویکرد آموزشی 4.0 که منطبق با انقلاب صنعتی چهارم نیز میباشد، را اتخاذ نمایند و از این طریق بتوانند از روش تدریس صرفاً نظری فاصله گرفته و منابع انسانی کشور را از طریق آموزشهای کاربردی و مهارتی مبتنی بر فناوریها تجهیز و توانمند نمایند. این مساله در ایران بسیار حائز اهمیت است و سازمانهای متولی امر آموزش مانند وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، و سازمان فنی و حرفهای کشور باید « یادگیری در عمل» را به عنوان راهبرد اصلی تبیین نمایند و محتوای آموزشی در مدارس، دانشگاهها ، آموزشهای ضمن خدمت و آموزشهای مهارتی با رویکرد آموزش 4.0 مورد بازنگری و بهبود قرار گیرند.

مفهوم آموزش 4.0
مفهوم آموزش 4.0 بهعنوان دگرگونی آموزش به دلیل تکامل تکنولوژیکی، با تاکید بر تکامل محیط، اولین بار توسط گونزالس (2010) مطرح شد (سوزا و دیبس، 2024). آموزش 4.0 یک رویکرد آموزشی است که با انقلاب صنعتی چهارم (4IR) همسو است و به خواستههای این انقلاب پاسخ میدهد، که در آن همگرایی علم و فناوری در تقویت فرآیندهای دستی برای بهبود اثربخشی و کارایی استفاده میشود (کاستان و دیگران، 2021). مفهوم «صنعت 4.0» ادغام دنیای سایبری و فیزیکی از طریق معرفی فناوریهای جدید است (سونی و نایک، 2020). فراگیران آموزش 4.0 باید برای «صنعت 4.0» و «کار 4.0» آماده شوند و فناوریهای مربوط به «صنعت 4.0» چرخه عمر بیشتر حرفهها را کوتاه میکند و مفهوم «صنعت 4.0» تأثیر تغییرات سیستماتیک ناشی از انقلاب صنعتی چهارم در آموزش را نشان می دهد (اولیویرا و سارایوا، 2023).
آموزش 4.0 شامل ویژگیهای خاصی است که این ویژگیها (چاکا، 2022)، عبارتند از: (1) ادغام و همپوشانی فناوریهای مختلف دیجیتال و فناوریهای تلفن همراه؛ (2) کلاسهای درس معکوس، دورههای گسترده آنلاین باز، یادگیری مبتنی بر شبکههای اجتماعی، پردیسهای هوشمند، محیطهای آموزشی یکپارچه، و منابع آموزشی باز؛ (3) یادگیری باز و از راه دور، دسترسی آزاد، یادگیری مادامالعمر، یادگیری کاربرد محور، یادگیری تطبیقی، یادگیری فردی.
ویژگیهای آموزش حرفهایها در صنعت 4.0
برخی از مهمترین ویژگیهایی که برای آموزش حرفهایها در صنعت 4.0 (پینتو و ریس، 2022) انتظار میرود، به شرح زیر میباشد:
● بینرشتهای بودن: مفهومی است که بین محتویات دو یا چند رشته تلاقی ایجاد میکند و به فراگیران (دانشآموزان، مدیران، کارکنان، …) اجازه میدهد دید وسیعتری از موضوعهای مورد مطالعه ایجاد کند و به نفع تحلیل انتقادی رویکردهای مختلف همان موضوع باشد.
● فرا رشتهای بودن: تعریف آن توسط فرهنگ لغت DICIO به توانایی ایجاد تعامل بین رشتهها اشاره میکند که نه تنها به محتوای رشتهای محدود میشود، بلکه گفتگوی بین زمینههای دانش را پیشنهاد میکند و بهدنبال دستیابی و تغییر ادراک و شناخت آزمودنی است.
● فناوریهای جدید آموزش و ارتباطات: بر اساس گزارش یونسکو (2021)، فناوری اطلاعات و ارتباطات (IT & ICT) نقش مهمی در نحوه برقراری ارتباط ، یادگیری و زندگی ما ایفا میکند.
● فرهنگ سازنده: جستجو برای راهحلهای خلاقانه، نوآورانه، پایدار و تکنولوژیکی منجر به ارائه دید بیشتر به این اصطلاح شد. این تکامل مفهوم DIY (خودت انجام بده) است. از طریق دانش مناسب، افراد با ابزارهای مناسب میتوانند راهحلهای خود را ایجاد کنند و یادگیری در عمل اتفاق بیافتد.
● هوش مصنوعی: اصطلاح هوش مصنوعی « مجموعهای از نرمافزار، منطق، محاسبات و رشتههای فلسفی را نشان میدهد و هدف آن این است که رایانهها عملکردهایی را انجام دهند که تصور میشد منحصراً انسانی هستند، مانند ادراک،. معنی در زبان نوشتاری یا گفتاری، یادگیری، تشخیص حالات چهره و غیره.
● یادگیری خودمختار: شامل فرآیند تدریس است که در آن فراگیر (دانشآموز، کارکنان، …) ، بهطور کامل یا جزئی و بهطور مستقل انجام میدهد. این آموزش خود مختار امروزه به واسطه فناوری، یادگیری را تقویت میکند. در بسیاری از موارد، شکل یک مربی بهعنوان میانجی، تسهیلکننده ، پشتیبان و غیره وجود دارد.
● برنامه درسی متنی و انعطافپذیر: این یک روند در تدریس است و هدف آن تقسیم ساختار برنامه درسی است تا فراگیر بتواند موضوعات مورد علاقه خود را انتخاب کند. با این حال، موضوعات دیگر برای همه فراگیران مشترک است و اختیاری نیستند.
● یادگیری ترکیبی: طبق بنیاد لمان (2016) ، این شکل از آموزش شامل استفاده از فناوریها با تمرکز بر شخصیسازی فعالیتهای آموزشی و یادگیری، ارائه راههایی به مربیان برای ادغام فناوریهای دیجیتال در برنامه درسی است. علاوه بر این، این رویکرد شیوههایی را ارائه میدهد که محیط آنلاین (برخط) و چهره به چهره را یکپارچه میکند و بهدنبال یادگیری بیشتر و بهتر است.
● محیط مشارکتی: محیطی است که در آن همه شرکتکنندگان (فراگیران) در تولید دانش معین همکاری میکنند. این محیط دارای یک مخزن است که همه میتوانند بهطور فعال در آن چیزی را بسازند و مشارکتهای خود را به اشتراک بگذارند.
● مواد آموزشی دیجیتال: مواد آموزشی هستند که از رسانههای دیجیتال برای به تصویر کشیدن محتوای خود استفاده میکنند. آنها میتوانند با شرکتکنندگان (فراگیران) تعامل داشته باشند و درک موضوعهای خاص را برای آنها آسانتر میکند. بهعنوان مثال، با نشان دادن شبیهسازی انتشار گاز از اگزوز خودرو در یک نمایش چندرسانهای، فیزیک حرارتی و هیدرواستاتیکی را توضیح داد. تئوری و واقعیت را با چند کلیک متحد میکند.
● یادگیری مبتنی بر اینترنت اشیاء: مدارس هوشمند نمونه خوبی هستند (ورود و خروج دانشآموزان، در زمان واقعی توسط مدرسه و والدین کنترل و مدیریت میشود). قابلیت دسترسی برای دانشآموزان با نیازهای ویژه اتصال بین فضاهای مدرسه، بهطوری که دانشآموز از طریق تلفن همراه میتواند کتابهای کتابخانه را بررسی کند ، میان وعدهای در غذاخوری بخرد ، به آزمایشگاهها دسترسی داشته باشد و امکان تعامل مستقیم و مستمر بین دانشآموزان و معلمان از طریق دستگاههای تلفن همراه و یادگیری وجود دارد.
تفکر محاسباتی: تفکر محاسباتی بهعنوان فرمولبندی مسائل و راهحلهای ارائه شده تعریف میشود که میتوانند توسط پردازشگرهای اطلاعات – انسان و رایانه یا ترکیبی از هر دو انجام شوند.
طبقهبندیهای آموزش 4.0
بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد (2023)، آموزش 4.0 یک طبقهبندی برای آینده یادگیری و بیان واضح از تواناییها، مهارتها و نگرشها در قالبی کاربردی و قابل دسترس است و طبقهبندی آموزش 4.0 شامل مجموعهای جامع از استعدادها است که در یک ساختار درختی سازماندهی شدهاند و این استعدادها جنبه انتزاعی داشته و قابلیت انتقال یادگیری (ویژگیهای قابل آموزش و یادگیری هستند، نه ویژگیهای ذاتی) دارند. اکثر طبقهبندیهای آموزشی که به دوران کودکی مربوط میشوند ، سه گروه اصلی از استعدادها شامل: (1) تواناییها و مهارتها ، (2) نگرشها و ارزشها ، و (3) دانش و اطلاعات را شناسایی میکنند. با این وجود، اشکال سنتی دانش و روشهای یادگیری مرتبط نیز ارزشمند هستند و همیشه نقشی در محتوا و روشهای آموزشی خواهند داشت، اما طبقهبندی آموزش 4.0 شامل دانش و شاخه اطلاعات استعدادهای کامل است.

آموزش 4.0 تجربیات یادگیری در عمل است و یک فرض اساسی آموزش 4.0 این است که یک استعداد انتزاعی مانند حل مسئله، در عمل نباید به تنهایی آموزش داده شود، بلکه باید از طریق توسعه یک شایستگی خاص، مانند حل یک چالش یا مشکل در دنیای واقعی خاص، آموزش داده شود. برای ارائه یک مثال مرتبط با فناوری، کودکی که وظیفه توسعه یک برنامه بازی ساده را بر عهده دارد، شایستگی خاصی را کسب کرده و اعمال میکند. این یک نمونه خاص و ملموس از یادگیری است. در فرآیند توسعه برنامه ، کودک ممکن است از استعدادهای حل مسئله یا تفکر انتقادی استفاده کند که در اینصورت حل مسئله انتزاعی و قابل انتقال است، به این معنا که میتواند برای توسعه برنامه بازی کاربرد داشته باشد، میتواند برای بسیاری از کارها یا شایستگیهای دیگر مانند حل یک مسئله ریاضی نیز کاربرد داشته باشد. برای ادامه با مثال برنامه بازی، اگر برنامه در یک محیط گروهی توسعه داده شود، کودک ممکن است نه تنها حل مسئله و تفکر انتقادی، بلکه همکاری، و شاید آگاهی اجتماعی و آموزشی را نیز انجام دهد. (مجمع جهانی اقتصاد، 2023)
طبقهبندی آموزش 4.0 همراه با طبقهبندی مهارتهای جهانی، نقشهای از نقشهای شغلی پیشبینیشده برای رشد در اقتصادهای آینده ارائه میکند. بهعنوان مثال، پژوهشهای اخیر توسط مجمع جهانی اقتصاد و سایر سازمانها نشان میدهند که تقاضای بازار برای تحلیلگران داده تا سال 2025 نسبت به هر شغل دیگری وجود دارد. طبقه مهارتها و دانش که با طبقهبندی آموزش 4.0 ترسیم میشوند و نشان میدهند که چگونه مهارتهای اساسی مربوط به حرفه تجزیه و تحلیل دادهها را میتوان از دوران دبیرستان آموخت، در حالیکه ارتقاء مهارت در این زمینه را میتوان در طول زندگی بزرگسالی نیز دنبال کرد. بنابراین، طبقهبندی آموزش 4.0 نقشه راه طبقهبندی مهارتهای جهانی را به سنین پایینتر گسترش میدهد که از اوایل کودکی شروع و می تواند شکاف را برای یادگیری در سطح متوسطه پر میکند. بهعنوان مثال، طبقهبندی بر مهارتهای اصلی مورد نیاز تحلیلگران داده مانند تفکر انتقادی، مهارتهای دیجیتال و برنامهنویسی و حل مسئله تاکید دارد. علاوه بر این، انعطافپذیری بین رشتهای طبقهبندی آموزش 4.0، در ترکیب با راهنمایی از تجربیات یادگیری آموزش 4.0، امکان یادگیری مهارتهای اجتماعی- عاطفی و نگرشها و ارزشهای ضروری را در کنار مهارتهای فنی اصلی فراهم میکند. دانشآموزی که این مسیر را دنبال میکند برای ورود به حوزه حرفهای تجزیه و تحلیل دادهها در سنین بزرگسالی به خوبی آماده میشود (مجمع جهانی اقتصاد، 2023)
یک تجربه
در بررسی سیر تحول الگوهای لباس بعنوان یک هنر ظریف تکنولوژیکی می توان گفت در آغاز انقلاب صنعتی و تولید انبوه لباس ، اندازهگیری از افراد برای تهیه الگو توسط مانکن بود و سپس دوخت لباس به روش تک دوزی انجام میشد. از آغاز قرن ۱۹ و پیشرفت علم و تجربه ، خیاطان با تجربه شروع به تهیه الگوهایی با استفاده از تئوریهای ریاضی نمودند و از جدول سایزبندی برای اندازه بدن استفاده شد و اغلب الگوها توسط دوزندگان با اقتباس اضافه درز و وفق دادن آن با سایزهای اصلی اندام طراحی و تولید و غالباً اکثر الگوها بر اساس اندازههای لباس تهیه میشد (چنی وت ، پری چارد 2013). از آنجایی که در صنعت 4،0 با توجه به تنوع طرح و مدل های لباس مد روز و تولید انبوه ، معیارهای اندازهگیریهای اندام و الگوهای برش و دوخت با الگوهای متداوال نیاز به تغییراتی دارد لذا معیارهای ارزیابی از جداول استاندارد به جهت رسم الگوهای جدید در حال توسعه بوده و با رویکرد نوآورانه می توان با در نظر گرفتن معیارهای ایدهآل به جداول و الگوهای جدید، با الگوهای ایرانی دست یافت. بر این اساس، این گروه تحقیق با ضرورت ایجاد
تغییر رویکرد آموزشی در رشته های حرفه ای و مهارتی و بهبود آن به جهت یادگیری موثر ، با بکارگیری اندازه گیری های استاندارد جهانی و بکارگیری ابزارهای دیجیتالی در آموزشگاههای رشته طراحی دوخت و لباس در یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی ( مطالعه موردی : تبریز) ، توانستند تا حدودی الگو مولر را اصلاح و یک الگو ایرانی بر مبنا ایرادات اندامی بانوانی ایرانی به بازار ارائه دهند که نمونه ای از تجربیات شامل یک الگو مانتو سایز 42 در شکل 3 نشان داده شده است. 
شکل 4- نمونه الگوی اصلاح شده مانتو به روش مولر در سایز 42 با لحاظ ایراد اندامی بانوان ایرانی (کریمیان، 1402)
بررسی ها نشان داد با توجه به تفاوت فرم اندام در جدول سایزبندی و تفاوت در سایزهای ایرانی، میتوان جداولی استاندارد بر اساس فرم اندام ایرانی ارائه نمود که این مسئله بر اساس شرایط آب و هوایی مناطق و نوع اقلیم، طرز تفکرها و نوع دیدگاهها نسبت به موضوع سایزبندی در طراحان لباس و مربیان آموزشگاههای فنی و حرفه ای کشور که متفاوت است از طریق پژوهشهای بنیادی و کاربردی در سطح ملی و در راستای اهداف همسو شود. همچنین تغییر سرفصل ها و فراگیری آموزش های مهارتی با نگاه به تغییر در الگوهای متداول در این شاخه هنری با شناسایی نیازهای اولیه و الزامات آموزشی که می تواند بعنوان گام اول آموزش 4.0 در نظر گرفته شود مورد توجه مدرسین، محققین و متولیان سازمان فنی و حرفه ای کشور قرار گرفته تا گامی ملی در جهت خودکفایی کشور ایجاد شود.